ماشینو تو پارکینگ سینما پارک کردن...داشتیم پیاده میشدیم..
که یه ماشین پیچید تو جای پارک بغلی و بعد در پشت که روبه رو
ما بود باز شد و یه دختر جوون پیاده شد وقتی ایستاد تقریبا تا
دماغم میشد...یه دفعه یکی حولش داد به کنار و پیاده شد...
عینکشو در اورد تونستم تشخیصش بدم لونا بود...تک خنده ای
کردم و باهاش دست دادم
سارا:سللللللللللام هه هه چقدر عوض شدی....
سولی از در راننده پیاده شد..
سولی:من چی...
گلنار:هه هه چقدر استتار سخته خوبه ما هنوز معروف نشدیم...
هایونگ که توسط لونا به یه طرف پرت شده بود اومد...
چلق چلق چلق(صدا پاشنه کفش)
هایونگ:سلااااااااام...
سارا:ااااااااااااا مگه میخوای بری پارتی؟؟؟؟
هایونگ: ادم باید همیشه خوب بپوشه....
دونگهو:اااااااااااوه بله یعنی الان ماها بد پوشیدیم...
لباس سارا:
گلنار:
لونا:
سولی:
هایونگ:
سارا:ما الان همه اسپورت پوشیدیم بعد تو زدی تو فاز پاشنه...
کیسئوپ:شاید خواستیم بریم بگردیم....اون وقت تو نمیتونی راه
بیای...
هایونگ:به خودم ربط داره..ااااااااا بریم دیگه فیلم تموم شد...
ایلای رفت به اندازه نفرات بلیط خرید و اومد....
تو سالن تقریبا ردیفای وسط بودیم به طرتیب:
ایلای-کیسئوپ-سولی- گلنار-لونا-سارا-دونگهو-هایونگ.....
فیلمش ترسناک بود برای همین اکثرا جیغ میزدن از جمله هایونگ
که هر جیغ مارو از تو فاز فیلم بیرون میورد...
هایونگ:جججججججججججججججججیغ
همه:ااااااااااااااااااااااااااه خفه شو دیگه....
با این حرف دیگه تا پایان فیلم صداش درنیومد اما دست دونگهو
رو کامل تو بغلش گرفته بود وهی فشار میداد...
دونگهو:هایونگ دستم شیکست...ولش کن....اااااااا ول کن دیگه.
بعد از فیلم:
سولی:یکم خوردنی..خرت وپرت بگیریم بریم تو یه پارک بشینیم
بخوریم.....
به یه سوپر مارکت همون نزدیکیا رفتیم... کلی خوراکی خریدیم
و زدیم بیرون....
سارا:لونا کجا میری؟؟؟؟
لونا:میرم گیتارمو بیارم...
سارا:ااااااااااااااااا منم میام....
گیتارو اوردیم و زدیم و خوندیم......سر شب بود که هر کی سوار
هر ماشینی بود شد و رفت.....
نظرات شما عزیزان: