anti boy-part6-2
U kiss stories
من اینجا از u-kiss داستان می نویسم امیداوارم خوشتون بیاد
نگارش در تاريخ چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, توسط sara

هممون اماده بودیم به جز ملینا...تو حال منتظر ملینا نشسته و هرکدوممون سرمون

به یه گرم بود که با صدای چرق چرق یه کفش پاشنه دار سرامونو بالا اوردیم وملینا رو

دیدیم که برامون مثل مدلا ژست گرفته بود....

سارا:قراره بریم شهربازیااااااااااااا...نه پارتی که پاشنه پوشیدی...

ملینا:خب  من قدم کوتاهه تو کژال وگلی و زی و زی و صدف هم که ماشالا درازین

مخصوصا تو که174 هستی...اونوقت من خیلی کوتاه به نظر میرسم...

سارا:اولا دراز نه بی ادب قد رعنا...دوما چون ما بسکتبال باری میکنیم...سوما...سارینا

و شکیب هم کوتان ولی پاشنه نپوشیدن...

شکیب:ااااااااااااااااااااااااااو کوتاه داداشته قد 168 رو میگی کوتاه...؟!

سارا:نسبت به من کوتاهی تازه دکترم به من گفته ممکنه تا 180 هم برم

کژال و گلنار همزمان با هم سوت کشیدن...

زی زی:اوه اوه فک کن تو 180 بشی...هی هی هی

ملینا:خوب من از همتون کوتاه ترم...

سارینا:ملینا تو167 اینم برا یه دختر خوبه اینا غول بیابونی هستن....

سارا:ااااااااااااااااااااااا بابا بس کنید اصلا من دراز لق لق بیخی....

به بحثمون خاتمه دادیم و سوار ون شدیم و پیش به سوی شهربازی....

تو ون نشسته بودیم ومنتظر وویی بودیم تا بلیط ورودی بگیره بعد 5دقیقه بالاخره

پیداش میشه...

وویی:بیاید این بلیطا...هر کدوم یه بلیط رو ازش گرفتیم و از ون پیاده شدیم..پشت

سرمون هم فیلمبردار و دارو دستش پیاده شدن...چون هنوز به عنوان یه گروه

smمعرفی نشده بودیم هیچکی مارو نمیشناخت برای همین زیاد جلبه توجه

نمیکردیم...به غیر از پسرا که یا چشمک میزدن یا ادا اطفار در میوردن....اول

کشتی ساحلی سوار شدیم...بعد رفتیم ترن که زی زی حالش بهم خورد..نیم ساعت

تو توالت بود و مسابقه بیرون روی کزاشته بودیم..هی این حالش بد میشد...بعد اون

میدید حال اونم بهم میخورد....اینقدر بیرون روی داشتیم که نزدیک بود دل ورودمون

هم خارج بشه....بعد از نیم ساعت صورتامونو شستیم و با دستمال خشک کردیم

و از توالت زدیم بیرون..بعد به رای من به سالن سر پوشیده گیم نتش رفتیم...

یه سری من و گلی وسارینا مسابقه موتور سواری گزاشتیم و سارینا برد...بعدش

رفتیم بسکتبال دور اول منو گلنار و زی زی بودیم...دور دوم صدف و کژال و سارینا

و شکیب وملی که شکیبا اینا از سرو کول هم بالا میرفتن تا توپ رو بندازن تو حلقه...

بعد بستکبال رفتیم سراغ سینما سه بعدیش.....فیلم دایناسور ها و بنده اون تو کلی

 مردم و زنده شدم از بس این مارا اومدن تو صورتم....بعد سینما سه بعدی رفتیم

 رقص پا با جر زنی رو هر رقص پا سه نفر بودیم....

سه تا مربع جلو با زی زی بود سه مربع وسط هم من بودم و سه مربع پشت منم

گلی(دوستان این رقص پاها هستن تو تیراژه که طبق شکل باید پاتو قرار بدی)

مربع کژال اینا ملینا جلو بعد سارینا و رقص پای سوم چون فقط صدف و شکیب مونده

بودن...بعد گرفتن نمره Aبا کلی جرزنی بالاخره بیخیال رقص پا شدیم وقتی داشتیم

میرفتیم من متوجه تابلویی که کنار دستگاه بازی زده بودن شدم یه کفش پاشنه

بلند بود که یه خط قرمز روش کشیده شده...

سارا:ااااااااااااااام ملینا اینجا زده بود با کفش پاشنه دار نیاید...

ملینا:حالا ما که اومدیم....

بعد رفتیم سالن بولینگ و یه دست بازی کردیم ومن با رکورد386بردم...بعدش هم

مهمون وو یی به یه رستوران ایتالیایی رفتیم(بچه ها کی رستوران ایتالیایی پاستا تو

تهرانو میشناسه؟)

گارسون برامون منوهارو اورد وتک تک یه منو برداشتیم....صفحه ی اول رو که باز

کردم اما هیچی سر درنیاوردم منو رو بستم وگارسون رو صدا زدم و به انگلیسی

گفتم:english meno peales..

و رفت منو های هممونو با منو های انگلیسی عوض کرد....

بعد از خوردن شام به خونه برگشتیم و بعد از جیش -بوس رفتیم خوابیدیم....

این یه هفته هم گذش و فیلم اماده شد....

خخخخخخخخخخخخخخب تمومییییییییییید پارت بعدی رسمی میشن...

نظر فراموش نکنید


نظرات شما عزیزان:

mina
ساعت12:05---25 آبان 1391
عالی بود سارا فک کنم من رفتم خالم یه بار یه رستوران ایتالیایی برد پاسخ:هه هه من این رستوران رو خیلی میدوستم مخصوصا لازانیاشو....میسی اونی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: